به گزارش صدای بورس، ۲۱مهر ماه سال ۱۴۰۰ مجید عشقی سکان هدایت سازمان بورس را بر عهده گرفت و در این ۳۰ ماه خدمت ۵۰ اقدام انجام داد که در این گزارش به گزیدهای از ۱۷ اقدام شاخص آن اشاره شده است. در پرسشی از کارشناسان مطرح بازار به بررسی اقداماتی که عشقی میتوانست در بازار انجام دهد اما تاکنون انجام نشده است پرداختیم که اسامی این صاحبنظران نزد هفتهنامه «اطلاعاتبورس» محفوظ است.
اکثر کارشناسان معتقدند باید ریاست سازمان بورس به نیابت از سهامداران برای لحاظ کردن منافع آنها مطالبهگری میکرد، اما این اتفاق رخ نداد. همچنین به عقیده برخی آنها برای مجوزهای نهادهای مالی هم برنامه درستی در پیش نگرفتند، یعنی اعطای بدون سقف و حساب نشده مجوز در هر بخش از نهادهای مالی میتواند به سرمایه بازار آسیب بزند و همچنین میان فعالانی که در این نهادها کار میکنند هم رقابت ناسالمی ایجاد میشود که ریاست سازمان بورس توجهی به آن نداشت.
درمجموع بزرگترین و مهمترین رسالت سازمان بورس براساس ماده ۷ قانون بازار، حفظ و حراست از منافع سهامداران در برابر نقض قوانین و مقررات است، اما بزرگترین کاری که در سازمان بورس انجام نشد صیانت از حقوق سهامداران در مقابل تصمیمات خلقالساعه و غیرکارشناسی دولت بوده و گاه همسویی بین سازمان بورس به عنوان یک جایگاه و تریبون در کنار دولت هم دیده شده است. اگر صیانت از حقوق سهامداران به درستی انجام میشد، اعتمادسازی در بازار جایگاه واقعی خود را پیدا میکرد.
نکته دیگر تلاش در راستای مشارکت بیشتر بخشی خصوصی در اتاقهای فکر از طریق انسجام دادن، مجوز دادن و حمایت کردن از تشکلهای خود انتظام فعال در حوزه بازار سرمایه است که انجام نشده است. گفتنی است حذف خودرو از بورس کالا صدمه بزرگی به بازار وارد کرد و اعتماد را از بین برد، سازمان بورس به عنوان تشکل خود انتظام مسئولیتهایی را در قبال سرمایهگذاران بازار سرمایه، نهادها و ناشرانپذیرفته شده دارد بنابراین انتظار میرفت از پتانسیل حضور سرمایهگذاران خرد استفاده کند تا بتواند برای تقویت شرایط به دولت و وزارتخانهها فشار آورد. مورد دیگر هم در همین چارچوب قرار میگیرد که بحث تغییر نرخ سوخت و خوراک و انرژی و همچنین طرح برخی ابلاغیهها درخصوص افزایش برخی عوارض صادراتی مخصوصا برای مواد خام است که این نکات میتواند برخی از شرکتها را در بازار سرمایه با چالش جدی مواجه کند. ضمن آنکه قیمتگذاری دستوری هم که در بحث محصولات برخی شرکتها مطرح شده بود، منافع بسیاری از سهامداران را تحت تأثیر قرار داد و سرمایه را از جیب شرکتها و سهامدارانشان خارج کرد.
بازار سرمایه بعد از سال ۹۹ همچنان نتوانسته سرپا شود، با اینکه P/E ها و سودآوری شرکتها همچنان جذاب است اما میبینیم بازدهی دلاری بازار سرمایه در این چند سال چنگی به دل نمیزند و آن منابع نقدی که بابت خرید اوراق دولتی از شرکتها و صندوقها خارج شد، میتوانست صرف سرمایهگذاری در سهام خود شرکتها شود. همچنین عدهای از صاحبنظران معتقدند در زمینه مجوزها چه درخصوص ابزارهای مالی و چه در خصوص نهادهای سرمایهگذاری اقدامات خوبی از سوی سازمان صورت گرفت و نظارت بر فعالیت نهادها هم خیلی بهتر از قبل شد. ضمن آنکه توسعههای خوبی هم درخصوص دستکاری در بازار اتفاق افتاد که همچنان نیازمند بهبود است.
- همراز فیروزی - خبرنگــار
- شماره ۵۳۵ هفته نامه اطلاعات بورس
نظر شما